آبشار یخ

Feels like a storm is gathering inside my chest

آبشار یخ

Feels like a storm is gathering inside my chest

آبشار یخ

چیزی بگو از آتش و آغاز
آزادی پرنده و پرواز
یعنی به من امید بده باز
حتی اگر وجود ندارد...

بایگانی

دویست و دهمین قطره

قبلا فکر میکردم زمانایی که اینجا کمتر مینویسم به خاطر اینه که اون دوره حالم بهتره اما الان میفمم که اون دوره صرفا بی حسم، مثل الان. در حالت عادی چیزی احساس نمیکنم، سرکوب میکنم و چون فشار خارجی ای روم نی احساس نمیکنم که همچنان حالم بده اما به محض به تلنگر کوچیک دوباره بهم میریزم. فکر نمیکنم اصلا چند ساله که حالم واقعا خوب بوده... یادم نمیاد زندگی بدون این خستگی ناتموم چجوریه. 

 

۱ شهریور ۱۴۰۳

  • قطــره یخـــ