تقریبا یه ماهی میشه از اخرین باری که اینجا نوشتم. همچنان هم میگم که نشونهی خوبیه البته که دلم میخواد اینجا بیشتر بنویسم. شاید یه موقعی برسه که بجای غر زدن موفقیت هامو بنویسم.
تابستون داره تموم میشه و خب هیچکاری نکردم عملا البته حس بدیم ندارم احساس میکنم بهش نیاز داشتم. بی دغدغهای مطلق.
دو سه بار باهاش حرف زدم از مشکلاتمون گفتیم بیشتر میخواستم اون یخش اب بشه که بتونم بهش کمک کنم، گوش شنواش باشم و خب خوشحالم. کمک کردن به آدما عمیقا خوشحالم میکنه.
۱۶ شهریور ۱۴۰۱