امشب نرفتیم مهمونی به خاطر من، گفتم میخوام درس بخونم ولی بیشتر حوصله آدما رو اطرافم نداشتم. قرار بود بدون من برن نرفتن، باید عذاب وجدان داشته باشم ولی ندارم. بی تفاوتم احساس نمیکنم به کسی بدهکار بوده باشم که الان جبران نکرده باشم.
ولی میگن تقصیر منه، آدم وقیحی ام، بی مسئولیتم، بی وجدانم.
دلم گرفت.
از خودم ناراحتم یا دیگران؟ احتمالا خودم.
۲۹ فروردین ۱۴۰۱