فکر کردن به این که از کجا به اینجا رسیدم خودش بدتره از همه چی. اینکه یه سال پیش فکر میکردم به چه چیزایی میرسم و الان کجام. با خودم که فکر میکنم نمیدونم اگه برگردم عقب بازم این مسیرو میرم یا نه. یختمل زودتر میکشم کنار.
از اونموقع هایی که میخوام نباشم دیگه. هیچ جا وجود نداشته باشم. الان میفهمم چقدر راحت تریگر میشم و خودمو تو تاریکی ول میکنم.
پ.ن: تصمیم گرفتم دیگه با هیچکس درمورد افسردگی و حس و حال داغونم حرف نزنم هرچقدرم نزدیک باشه اونا دوستای خوبی هستن ولی لیاقتشون نیست که غر بشنون همیشه.
۵ آذر ۱۳۹۹