آبشار یخ

Feels like a storm is gathering inside my chest

آبشار یخ

Feels like a storm is gathering inside my chest

آبشار یخ

چیزی بگو از آتش و آغاز
آزادی پرنده و پرواز
یعنی به من امید بده باز
حتی اگر وجود ندارد...

بایگانی

صد و دومین قطره

ساعت پنج و بیست دقیقه‌اس. باید ساعت دو شروع میکردم به حل کردن امتحان امتحان سراسری ای که خیلی تاثیر داره ولی نکردم. حتی فایل سوالاشم باز نکردم. نمیدونم میخوام چیکار کنم. انتخاب کردم که توی این چاه غرق شم و نمیدونم چقدر دیگه دست و پا نمیزنم و میذارم ته آب فراموش شم. 

 

I feel alone
I know I’m not
I used to talk to lots of people. Lately I’ve stopped
They didn’t deserve it, I’ve been a terrible friend
I couldn’t bear to let myself become boring to them

 

...

 

I can be happy in the moment
I am not when I reflect
I distract myself with gaming, waiting to get better
I hate it

 

 

۳۰ آبان ۱۳۹۹

  • قطــره یخـــ