بزرگترین مشکل من و همزمان بزرگترین نقطه قوتم اینه که از بچگی با ادمایی بزرگ شدم که خودشون هم از من بزرگ تر بودن. و همین طور که خانواده ازم انتظار داشتن که منطقی رفتار کنم، خودم هم از خودم انتظار داشتم بتونم با ادمایی ارتباط برقرار کنم که با من اختلاف سنی زیادی داشتن.
مدرسه هم کمکی نکرد و همین قضیه باعث شد همه برام بچه به نظر برسن و کوفتم بشه همه چی. - البته واقعا احمق بودن -
الان، من اینجام، به عنوان کسی که نه بچگی کرده، نه الان میخواد خوش بگذرونه و همیشه تو جو دوستام اون منطقی و بی احساسس.
عادت کردم بهش دیگه، چیزی نیست که بخوام عوضش کنم ولی بعضی اوقات حسرت این رو میخورم که کاش اونموقعا یکی بهم میگفت که دیگه تکرار نمیشه این بی دغدغهای و سعی نکن خودت نباشی.
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹