آبشار یخ

Feels like a storm is gathering inside my chest

آبشار یخ

Feels like a storm is gathering inside my chest

آبشار یخ

چیزی بگو از آتش و آغاز
آزادی پرنده و پرواز
یعنی به من امید بده باز
حتی اگر وجود ندارد...

بایگانی

سی و هفتمین قطره

یه بحثی که من همیشه باش درگیر بودم که انقدر به خودم تلقین کردم که احساسی تصمیم نگیرم که وقتی دارم فکر میکنم نمیتونم افکار خودم و خودِ پرفکتمو از هم تشخیص بدم. و اینجوریه که الان نمیدونم که واقعا میخوام به زندگیم برگرده یا نه. البته که از اولم نمیخواستم کامل حذف شه ولی خب. :|

یه چیز دیگه‌ایم که هست اینه که احساس میکنم یه بخشی از این پشیمونی رو مدیون بحث هایی‌ام که حول این قضیه شکل گرفت. 

 

واقعا نمیتونم بفهمم که چی تو ذهنشه یعنی احساس میکنم که اونم حداقل مشتاق حرف زدنه ولی نمیدونم که دارم اینجوری برای خودم تفسیر میکنم یا واقعا همچین چیزی هست. 

 

در نهایت...

اره واقعا پشیمونم. چه این پشیمونی مال خودم باشه، چه تحت تاثیر حرف هایی که زده شده؛ مهم اینه که پشیمونم!

 

۱۴ اسفند ۱۳۹۸

  • قطــره یخـــ