آبشار یخ

Feels like a storm is gathering inside my chest

آبشار یخ

Feels like a storm is gathering inside my chest

آبشار یخ

چیزی بگو از آتش و آغاز
آزادی پرنده و پرواز
یعنی به من امید بده باز
حتی اگر وجود ندارد...

بایگانی

سی و پنجمین قطره

خب میدونم قرار بود بعد مرحله یک بهش پیام بدم اما دیدم نمیتونم. :|

 

ازش عذرخواستم و بعد یه گفت و گوی 'خوبم، خوبی' اکواردطور پیش رفت. بعد گفت بخشیدمت و اینا، ولی خب واضح بود که هنوز از دستم عصبانیه. 

یه لحظه احساس کردم که شاید هنوز جای امید باشه، اما بعد گفتش که همه چی معمولیه الان؛ همونجا انگار یه در امید، توی صورتم بسته شد. البته خب هرکسیم بود همین ریسپانس رو میداد. ولی خب تموم شد دیگه. همچنان اکواردطور پیش میره ولی میدونم که هیچی دیگه درست نمیشه.

 

خلاصه... گند زدم. 

 

۱۰ بهمن ۱۳۹۸

  • قطــره یخـــ