احساس کردم باید بیام تو یه پست جدا برای خودم توضیح بدم.
ببین خودت میدونی که اون چقدر دوست و همراه فوق العاده ای بود، و حتی بیرون رفتن باهاش هم خیلی خوش میگذشت. الان یادم میاد که چرا قضیه درست پیش نرفت، چون من امادهی هیچ گونه رابطه ای نبودم، و این برای خودم دغدغه بود و احساس میکردم اون هم خیلی داره اذیت میشه.
سر همین اومدم گفتم جفتمون رو خلاص کنم بهتره.
الان که فکر میکنم به نظرم منطقی بوده حتی، ولی این که کلا صورت مسئله رو پاک بکنم غیرمنطقی بوده. به نظرم باید یه دور کامل باهاش حرف بزنم، بگم این ریختیه و اینا اگه میخوای که من خیلی دوست دارم برگردیم به وضعیتی که قبلا بوده. چون حالا که دو ماهه باهاش حرف نزدم میبینم که چقدر ادم مهمی بوده برام و تجربه این که بعد از چندبار بحث و اینا اوکی شدیم باهم، امیدوار کنندس.
فقط امیدوارم که اونم موافق باشه و بخواد که دوباره شروع کنیم، چون واقعا میترسم ازم خسته شده باشه.
۵ بهمن ۱۳۹۸